تصاویری از کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران جلد 6 استان ششم





میدان نفتی قلعه نار در دهستان میرزاوند واقع است بعد پیروزی انقلاب دهستان میرزاوند تغییر نام گرفت و جز مازو محسوب شد.

دولت رضاشاه پهلوی در سال 1310ه.ش میخواست طایفه میرزاوند را به خاطر یاغیگری ها به آهودشت یکی از بخش های شهرستان اهواز در بین عرب های آنجا تبعید کرده آن موقع جمعیت آهودشت و شهر اهواز تماما عرب بودند و آنجا را برای اسکان آنها تعیین کرد آهودشت و زمین های آنجا رو به عنوان حدود طایفه میرزاوند و طوایف عرب آهودشت تعیین کند و اما بزرگان میرزاوند نپذیرفتند و در مقابل دولت پهلوی مقاومت کرده و گفتند آب و هوای گرم داره و باعث تلف شدن ماها میشه و در همون بخش الوار گرمسیری اسکان می شویم روایت است صیفور با تبعید به آهودشت موافق بود و گفت به آهودشت نقل مکان کنیم اما بقیه سران تیره های میرزاوند موافق نبودن

میدان نفتی قلعه نار و بالارود در بخش الوار گرمسیری شهرستان اندیمشک قبلا تحت مدیریت شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون(اهواز) بود(این میدان نفتی دوباره باید تحت مدیریت شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون(اهواز) باشد فاصله بخش الوار گرمسیری تا اهواز نزدیکتر از فاصله بخش الوار گرمسیری تا مسجد سلیمان است فاصله بخش الوار گرمسیری میدان قلعه نار تا اهواز 150 کیلومتر است اما فاصله بخش الوار گرمسیر میدان قلعه نار تا مسجدسلیمان 180 کیلومتر است تازه آنجا مرکز استان خوزستان اهواز است و برای شرایط میدان نفتی و بخش الوار و اندیمشک بسیار بهتر است شرکت بهره برداری نفت و گاز کارون بزرگترین شرکت تولید کننده نفت در ایران در روز یک میلیون بشکه نفت خام تولید دارد و اما شرکت نفت مسجدسلیمان کمتر از 100 هزار بشکه نفت خام در روز تولید دارد)

اسم روستا چل از نام یک عرب عربستانی که در اهواز ساکن بوده و بعد به آنجا یعنی چل بخش الوار رفته شکل گرفته و نام او شیخ چُل عرب بوده و به همین خاطر نام این روستا روستای چُل است محله چول در شهر دزفول نیز به نام همین شیخ چل بوده که در واقع این دو مکان به او تعلق داشته و به نام شیخ چول نامیده شدند  تیره افشار فرخی و صیفور در دوران رضاشاه پهلوی کدخدای چل شود.




بُنه کریم خان میرزاوند.... این بُنه در ابتدا قرار بود به اسم بُنه صیفور باشد که صیفور به خاطر ریش سفیدی گفت به اسم کریم خان باشد و اما کدخدای شعبه فرخی که بیشتر توان و حرفش برو داشت و سرشناس تر بود همین صیفور بود این بُنه بُنه فرزندان شعبه فرخی میرزاوند بود و کریم خان و صیفور کدخدای آنها بودند.

ده و آبادی شاه مهدی میرزاوند این بُنه فرزندان تیره کلورضا بود و کدخدای آنها شامهدی بود.

بُنه جهانشاه میرزاوند فرزند مکه این بُنه فرزندان گلناز بود که کدخدای آنها جهانشاه بود همسر جهانشاه دختر کریم خان بود.


بُنه میرزا شیرمرد(میرزاوند) این بُنه شمار زیادی از شیرمردها و عده ای از شیرزادها بود و میرزا شیرمرد کدخدای آنها بود.


بُنه سیدموسی شیرزاد(میرزاوند) این بُنه شماری از فرزندان شیرزاد بود و صیدموسی شیرزاد کدخدای آنها بود.


بُنه ذوالفقار شیرمرد(میرزاوند) این بُنه شمار دیگری از شیرمردها بود و ذوالفقار کدخدای آنها بود.


روستای سراب کی طایفه میرزاوند 

روستای سراب چکه طایفه میرزاوند 


قلعه عبدالحسین و فرزندش آموسی قطب



ده شیخ چول در باوی اهواز که روستای چول دهستان میرزاوند نیز به نام او است و در انجا نیز ساکن بوده


طبق روایت ها این قبر احمد بن موسی بن جعفر رحمه الله است و  در موقع سفر به اینجا آمده و در اینجا فوت کرده حالا قبر شاهچراغ که همین احمد بن موسی کاظم در شیراز است متعلق به کیست؟؟؟؟!!!!!عده ای میگن سرش اینجا خاک است و بدنش در آنجا و عده ای میگن اینجا قبر حقیقی او است و عده ای میگن قبر زنش است و عده ای میگن اینجا فقط محل اتراقش بوده قبر پدربزرگ پدرم تقی که در حدود سال 1290 ه.ش فوت کرد در کنار همین قبر شاهزاده احمد است که دیگر اثری از آن نیست و زیر زمین رفته.

ساکنین روستای شاهزاده احمد پاپی های خادم شاهزاده احمد هستند.

ساکنین دهستان منگره بخش الوار گرمسیر از طایفه میرعالی بودند که بنه های آنها در این دهستان است بزرگ این طایفه در گذشته حاجی تقی میرمحمد ولی و نیز کدخدای و رئیس طایفه میرعالی میرشاه محمد و حاتم فرزندان سالاربودند که طایفه میرعالی در منگره بخش الوار تحت امر آنها بودن، میرپنج هاشمی نیز از بزرگان آنها بود و با بزرگان طایفه میرزاوند وصلت هایی داشتند نوه سالار همسر پسرعموم سرهنگ علی میرزاوند است و میرشاه محمد پدر محمدعلی میرعالی معروف به بلوچ پدرزن علی پسرعموم است.

میرسهراب از افراد نامی طایفه میرعالی و پسرعموی میرشاه محمد و حاتم میرعالی بود که در دوران رضاشاه پهلوی بخاطر یاغیگری اعدام شد او در مواردی در قشون صیفور برای غارت گرفتن ها و درگیری ها شرکت داشت.


در دوران رضاشاه عده ای از طایفه میرزاوند در خرمشهر مدتی  ساکن شده و قریه ای در آنجا به اسم میرزاوند ثبت کردند.



......................................................................................................................

تصویر زیر کتاب جغرافیای نظامی ایران نوشته سپهبد علی رزم آرا در سال 1313ه.ش است.

در صفحات 216 تا 220 این کتاب روستاها و آبادی های بخش الوار گرمسیر استان خوزستان و سران طوایف بخش الوار گرمسیر استان خوزستان نوشته شدند.

در این صفحه کتاب افرادی مثل:

شماره 1 صیفور......شماره 2 جهانشاه.......شماره 3 میرزا شیرمرد...........شماره 5 شامهدی........شماره 20 سپهدار میر........شماره 19 میرشاه محمد میرعالی........شماره 4 ساعدبک هیکی برادر کوچک بک هیکی  و.....نوشته شدند.

و توجه شود که در اول همه و در ردیف و شماره 1 سپهبد رزم آرا نام صیفور را درج کرده است.

....................................................................................................................................

کتاب جغرافیای نظامی ایران نوشته سپهبد علی رزم آرا یک کتاب صحیح و بدون تحریف است که از سال 1313ه.ش به جای مانده است.

کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران که کتاب جامع تر و درست تر است در 12 جلد نوشته شده یک کتاب درست و صحیح بدون دروغ و تحریف است که از سال 1330 ه.ش به جای مانده که توسط دولت محمدرضاشاه پهلوی و ستاد کل ارتش با نظارت سرتیپ حسینعلی رزم آرا برادر سپهبد علی رزم آرا به رشته تحریر درآمده است در این کتاب اطلاعات خوبی در مورد طوایف و محل اسکان و جمعیت آنها و نیز افراد مهم آنها ذکر شده است جلد 6 این کتاب در مورد تقسیمات جغرافیایی استان های خوزستان و لُرستان است در این کتاب با توجه به آنچه که دیدم تنها طایفه میرزاوند بیشترین بُنه ها را داشتند بُنه به معنای استقلال یک طایفه بوده و نشان دهنده آن است که آن طایفه مستقل بودند چون آن موقع بعضی از طوایف بین بعضی طوایف دیگر و در سلطه آنها بودند.

این کتاب رو لرها و لک های لرستانی مثل سگوند و... بختیاری ها دروغگو جاعل تاریخ و سیاهپوشان های بی اصالت در دزفول که دشمن منو مردم عربن ببینند از عصبانیت آتش از کله بی مخ آنها بیرون خواهد رفت چون در تاریخ گذشته اسم رسمی نداشتند و به کمک رژیم آخوندهای رافضی حاکم به ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد خامنه ای و آخوندها کتاب های جعل شده دروغ واسه بزرگنمایی خودشان نشر می دهند.

......................................................................................................................................

یه روز یکی از این سیاهپوشان های بی اصل و نسب دزفول رو اینستاگرام پیام داد و اسم خودش را نمی گفت گفت شماها امرار معاشتان در بخش الوار با بلوط زغال بوده حالا شدید مهندس!!!!!ماها هر چی بودیم اما مثل شماها اجدادمون هرگز ترسو نبودن و روی پل قدیم دزفول باج و خراج به کسی ندادن!!!! اینها مردمی نژادپرست و ناسیونالیستن از قدیم ایام ناسینوالیست و دشمن ماها بودند.

این سیاهپوشان ها دزفول خودشان را به بختیاری های چهار منتسب می کنند که در صده قبل به دزفول مهاجرت کردن  و  نسبیتشان هم به همین کثافت ها می رسه که دشمنان اجدادی ماهایند جایی هم نوشته بود نسبیتشان از کولی هاست کولی ها همون فیوج ها یا لوتی ها هستند که از هندوستان به ایران مهاجرت کردن افرادی به فامیلی صاحب محمدی و رضا دوست در دزفول که بدشون از من میاد و واسم توطئه کردن خودشان را از همین سیاهپوشان های بختیاری می دانند و در محله بختیاری نشین سیاهپوشان در دزفول ساکن بودن نسبیتشان همین بختیاری های چهار است سیاهپوشان های دزفول و خصوصا همین صاحب محمدی ها در تاریخ دزفول اسم رسمی نداشتند و چیزی ندیدم که فردی در مورد شجاعت و سابقه درخشان آنها در قبل دوران انقلاب رژیم خمینی و خامنه ای روایت کرده باشد و من اکثر افراد سرشناس در دزفول در دوران رضاشاه پهلوی و محمدرضاشاه پهلوی را می شناسم.

وقتی میرم دزفول این صاحب محمدی های سیاهپوشان بختیاری رو می بینم که با لباس محلی شلوار گشاد به شهر میان واقعا زشته اینها تا کی میخوان فرهنگ و آداب رسم و رسوم شهرنشین بود رو فرا بگیرن یه شلوار درست پاشون نمیکن شلوارهای گشاد شبیه سامورایی های ژاپن

در قدیم در دوران محمدرضاشاه پهلوی یک دزفولی به اسم مُلاعبدالحسین سوزنگر که در دزفول دکان قدیمی داشت به ناحیه میرزاوند تیره افشار آمده بود در روستای چل بخش الوار گرمسیر و در آنجا دکان زد و جنس از دزفول می آورد و در آنجا می فروخت او با تیره های میرزاوند رابطه دوستانه داشت روایت است موقع که مادر پدرم حوری فوت کرد همین ملاعبدالحسین سوزنگر نماز اونو خواند.

دزفولی های اصیل میگن ماها از نژاد رومی هستیم یه بار یه استاد داشتم تو دانشگاه فامیلش شیشه گر بود گفت نژاد ماها مردم دزفول نژاد رومی است منو شیشه گر با هم رفیق بودیم.

.................................................................................................................

در مورد تملک استان خوزستان

استان خوزستان از دوران پیامبر اسلام تا قاجاریه در سیطره کامل عرب های اهل سنت بود جمعیت شهر اهواز-آبادان و خرمشهر تمام عرب بود در دوران خلافت امیرالمومنین حضرت عمر بن الخطاب سربازان دولت خلافت اسلامی به سرحدات خوزستان حمله کردن و شهرهای استان خوزستان را فتح کرده به کرمانشاهان که آن موقع شامل لرستان حال حاضر خرم آباد و کرمانشاه و.....بوده حمله کرده و سربازان دولت خلافت اسلامی بسیاری از زن ها و دختران آنها را اسیر کردند.

در کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران نوشته سرتیپ حسینعلی رزم آرا جمعیت شهر اهواز تمام عرب نوشته شده بعد روی کار آمدن رژیم آخوندهای شیعه رافضی عده ای از دزفولی ها-شوشتری ها و بختیاری ها به شهر اهواز مهاجرت کردند شرکت نفت اهواز قبل انقلاب در دست عرب ها و میرزاوند بود.

یک روز یکی از این عالیپورهای بیرگانی بختیاری نجاست مسجد سلیمونی رو اینستاگرام پیام داد و چندین توهین به منو مردم عرب استان خوزستان کرد گفت خوزستان مال ماهاست شما و عرب ها برید عربستان اونجا جای شما آخه کثافت نجاست مسجد سلیمانی موقع که شرکت نفت اهواز دست عرب ها و میرزاوند بود شماها نوکر انگلیسی ها بودید همین صالح آباد اندیمشک موقع که اصلا این لُرها و لک ها مهاجر از خرم آباد لرستان که اصالت و نسبیتشان کُرد بارزانی زندیق است مثل بیرانوند-سگوند-قلاوند و..... به آن نیامده بودن دوران قاجاریه تمام در تملک عرب های شوش و شاور و عبدالخان و طایفه میرزاوند بود و آنجا محل باج و خراج گیری آنها بوده و خانواده سید عبدالحسین قطب و فرزندش آموسی قطب با زبل بودن و سیاست در اواخر قاجاریه و دوران رضاشاه پهلوی تمام زمین های صالح آباد و لور را ثبت رسمی واسه خودشان کردن

نظرات 2 + ارسال نظر
وطن خواه پنج‌شنبه 29 اسفند 1398 ساعت 13:23

این کتاب یک کتاب کاملا درست و دقیق است کتاب هایی که قبل از انقلاب نوشته شدن درست و صحیح می باشند خصوصا همچین کتابی که با نظارت نهادهای دولتی در دوران سلطنت پهلوی نوشته شده این کتاب اطلاعات بسیاری توشه قبلا از وجود این کتاب بی اطلاع بودم کتاب های امروزی پر است از تحریف و دروغ الان هر که خودش تو جمهوری اسلامی نویسنده شده!

درست می فرمایید کتاب فرهنگ جغرافیایی ایران کتابی بدون تحریف-خدشه-صحیح و درست است که بدون تعصب و جانبداری توسط برادران رزم آرا و با نظارت دولت رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی نگارش شدند متاسفانه امروز هر که واسه خودش نویسنده شده و قلم بدست گرفته و واسه خودش دروغ و چرندیات می نویسد بدون هیچ سندیت و روایت درست و صحیح و به کمک پارتی در وزارت فرهنگ و ارشاد بی در و پیکر جمهوری اسلامی آن کتاب را منتشر می کنند.

تهرانی زاده اصل سه‌شنبه 13 شهریور 1397 ساعت 20:16

رزم آرا همه بُنه ها رو زده برا میرزاوندها!!!!بنازم به طایفه میرزاوند خان بودن

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.